رواننماها (سیکدلیکها)
رواننماها (سیکدلیکها) یا آنتیوژنها (محرکهای تجارب معنوی درونی)، دستهبندی خاصی از مواد طبیعی/گیاهی یا ترکیبهای سنتزی هستند که اصولاً از طریق مسیرهای عصبی و با واسطهی انتقالدهندههای عصبی بهویژه سروتونین، حالتهای گسترشیافته از آگاهی را ایجاد میکنند. تجربهی ایجادشده با رواننماها میتواند بسیار قوی و تأثیرگذار باشد؛ بهصورتی که بیشتر شرکتکنندگان در پژوهش "مرکز تحقیقاتی رواننماها و هشیاری دانشگاه جانهاپکینز" آن را پرمعناترین یا یکی از اثرگذارترین تجارب زندگی خود دانستند.
جلسات درمانی و تحولبخش رواننماها عموماً نیازمند جلسات آمادهسازی قبل و یکپارچهسازی بعد میباشد. این بدان معناست که انتخاب دارو، دوز، زمان و محیط مناسب در این تجربه از اهمیت ویژهای برخوردار است. فارغ از باورهای نادرست دربارهی رواننماها، این داروها جایگاه ویژهای در تاریخ کهن آیینهای معنوی، درمان، دانش، خلاقیت و هنر بشر دارند.
تفاوت بین رواننماها و روانگردانها
کلمات رواننما (سایکدلیک) و روانگردان (سایکوتروپیک) غالباً به جای همدیگر استفاده میشوند، اما تعاریف آنها کمی متفاوت است. به یاد داشته باشیم که با اینکه رواننماها اثرات روانگردان دارند، ولی جزئی از آنها محسوب نمیشوند!
رواننماها به طور خاص تجارب تغییر یافته از آگاهی، توهمات بصری و تغییرات عمیق در ادراک و احساسات را ایجاد میکنند. این مواد معمولاً با تحریک گیرندههای خاصی در مغز، احساسات و تجربیات روحی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند. نمونههای رایج شامل LSD، پسیلوسیبین و DMT هستند.
اثر رواننماها معمولاً عمیقتر است و میتوانند تجربههای روحی و معنوی قابل توجهی را به همراه داشته باشند. این مواد معمولاً برای جستجوی تجارب عمیقتر و تحول روحی استفاده میشوند.
روانگردانها به دسته بزرگی از موادی اطلاق میشوند که وضعیت آگاهی را تغییر میدهند، بدون اینکه لزوماً توهمات بصری یا تجربیات عمیق روانی ایجاد کنند. به عنوان مثال، قهوه، الکل و نیز گیاهانی مانند خارگوش (Mugwort) و لوتوس آبیرنگ (Blue Lotus) (نام واقعی آن Blue Water Lily است) و سنبلالطیب (Valerian) و کاوا کاوا (Kava Kava) در این دسته قرار میگیرند.
اثر این مواد معمولاً خفیفتر است و میتوانند شامل افزایش انرژی، تغییرات جزئی در خلق و خو یا حالت آگاهی باشند، اما بهندرت تجارب عمیق روحی یا توهمات بصری را ایجاد میکنند.
تعریف رواننماهای کلاسیک
این دسته از روان نماها گیرنده ی سروتونین 2A مغز و سیستم عصبی مرکزی را هدف قرار می دهند. آزمایشات نشان می دهد که این ترکیبات , جریان خون را در قسمت های خاصی از مغز کاهش می دهند؛ مثل شبکه حالت پیش فرض (Default Mode Network) که مسئول دستورات فراشناختی, ساخت ایگو و درک از خود است. ترکیبات روان نماهای کلاسیک در طبیعت هم یافت می شود .
رواننماها همه بخشهای توانایی شهودی ذهن (claris) را بیدار میکنند. روشنبینی (clairvoyance) یا توانایی دیدن فراتر از جهان محسوس، فقط یکی از تجربیاتی است که این داروها از طریق آن راه ما را به دنیای هشیاری باز میکنند. آن مشاهدات بکر و شگفت از مشخصههای رواننماها هستند . به طور کلی، رواننماها موادی هستند که واقعیت معمول را به طور کامل دگرگون میکنند
یکی از عبارات جایگزین مورد علاقهام برای رواننماها "انتئوژن" (entheogen) است. این واژه به مواد آلی ای اشاره میکند که تجربیات معنوی/عرفانی را القا کرده و به عبارت ساده الهاماتی را برای فرد فراهم میکنند. داروهایی مانند آیاواسکا (Ayahuasca) ، هواچوما (Huachuma)، پیوت (Peyote) و قارچهای جادویی (Magic Mushrooms) به خوبی این توصیف را نشان میدهند. آنها هدایایی از طبیعت هستند که به ما کمک میکنند تا اولوهیت و اتصال خود با منبع هستی را به یاد آوریم.
Dimethyltryptamine (DMT)
DMT / Dimethyltryptamine ماده ای طبیعی است که در گیاهان و حیوانات مختلفی تولید میشود.
• DMT به صورت طبیعی در مغز انسان وجود دارد و مسئول القای رویاها در هنگام خواب است.
• این ماده همچنین در هنگام مرگ ترشح میشود و برخی آن را به عنوان تجلی جسمانی روح میبینند.
جانوران، حشرات، گیاهان و حتی اسفنجهای دریایی DMT
طبیعی دارند. این ماده دو نوع اصلی دارد:N,N DMT که رایجترین فرم آن در گیاهانی مانند Chacruna، Chaliponga، Acacia، Mimosa، Yopo، Jurema، Epeña (Muscat) Velvet Bean (Mucuna) و همچنین در جانوران و انسان یافت میشود.
5MEO-DMT که قویتر است و در برخی گیاهان و جانورانی مانند Bufo (نوعی قورباغه) و Vilka (نوعی گیاه) یافت میشود.
نسخههای مصنوعی DMT هم وجود دارند (آنها هم بهطور شیمیایی از گیاهان استخراج و هم از "مواد مصنوعی" در آزمایشگاه تولید میشوند).
مصرف DMT بدون استفاده همزمان از ماده مهارکننده منوآمینواکسیداز (MAOI) با منشاء گیاهی مانند آیوواسکا یا اسپند (Syrian Rue)، مانند پرواز با هواپیمای بدون خلبان است. در این تجربه آگاهی معمول وجود ندارد و اگر افراد تجربه کامل با آن را در محیطی ناامن و بدون راهنما داشته باشند، ممکن است برایشان ناخوشایند و آسیبزا باشد
Psilocybin Mushrooms
• قارچها طبیعی هستند و به شیوه مصنوعی هم تولید میشوند.
• این مواد شبیه DMT عمل میکنند، اما شخصیت آنها بسیار متفاوت است.
•
قارچها انرژی قبیلهای (جمعی) ساطع میکنند؛ آنها تنها انتوژنهایی هستند که با ضمیر جمع به آنها اشاره میکنیم. شخصیت آنها شیطنتآمیز، بازیگوش و بسیار ابتدایی است (مانند شخصیت کوتولههای جنگلی!).
•
قارچها کیمیاگران ماهری هستند؛ آنها به مواد مرده در جنگل دوباره زندگی میبخشند. آنها میتوانند همین کار را با احساسات و روح ما نیز انجام دهند.
•
از آنجایی که قارچها به زبان نیمهخودآگاه صحبت میکنند چالشبرانگیز هستند، بنابراین پیامهای آنها معمولاً واضح نیست. همچنین تجربه آنها میتواند بسیار سنگین باشد
Ayahuasca
آیاواسکا یک نوشیدنی است که ترکیبی از عصاره گیاه (Banisteriopsis caapi vine) , یک مهارکننده مونوآمین اکسیداز (MAOI) و همچنین یک گیاه حاوی DMT (معمولا Chacruna or Chaliponga) درست میشود.
•
مهارکننده مونوآمین اکسیداز موجود در آیاواسکا از تجزیه گوارشی DMT جلوگیری میکند و این امکان را فراهم میکند که تجربه رواننما/خروج از بدن داشته باشیم. بدون وجود آیاواسکا , DMT به سادگی از بدن دفع میشود و از سد خونی-مغزی عبور نخواهد کرد.
•
از آنجایی که آیاواسکا حاوی MAOI است، هر کسی که SSRI یا MAOI را مصرف میکند نمیتواند در مراسم شرکت . زیرا مخلوط کردن این دو ماده میتواند منجر به سندرم شدید سروتونین و مرگ شود.
•
در مورد ترکیبات مصنوعی MAOI و DMT یا Pharmahuasca احتیاط کنید. آزمایشگاهها فقط از نام آیاواسکا به عاریت برای این ترکیبات استفاده میکنند. در حالی که این مواد کاملاً مصنوعی هستند و برخلاف آیاواسکا هیچگونه سنت هزاران ساله و دانشی در آنها قرار ندارد.
•
قدرتهای خارقالعاده آیاواسکا در قابلیت ما برای برداشتن موانع است که باعث فراهم آوردن فضای عظیمی در درون ما برای حکمت و بینش میشود. ثابت شده است که او به بازسازی مسیرهای عصبی کمک میکند و برای شفای بدن، ذهن و روح بسیار مؤثر است.
•
با این حال، مادر آیاواسکا یکی از سختترین داروها برای کار کردن است. تجربه این دارو اصلاً راحت نیست. او بر بخش سایه وجود نور میتاباند و بر حساسیتهای درونی ما انگشت میگذارد. اگر در ضمیر خود جایی دربسته دارید که روی آن نوشته "اینجا را نگاه نکنید"، او با متانت و اطمینان سراغ آن میرود.
Lysergic Acid Diethylamide (LSD)
• شیمیدانی به اسم آلبرت هافمن LSD را در یک شرکت دارویی سوئیسی در سال ۱۹۳۸ ساخت. او در جستجوی یک ماده شیمیایی برای تحریک سیستم تنفسی و گردش خون بود. قابلها از سالها قبل میدانستند که مقدار مناسب قارچ ارگوت از جو دوسر، خونریزی پس از زایمان را متوقف میکند و هافمن در تلاش بود تا چگونگی این موضوع را مشخص کند.
•
وقتی این ترکیب برای آن هدف مؤثر واقع نشد، به مدت پنج سال کنار گذاشته شد تا روزی به طور ناگهانی احساس ناشناختگی برای برداشتن و بازبینی مجدد آن به هافمن دست داد. او فکر کرد که مقدار میکرودوز آن را مصرف کرده، اما به نظر میرسد معادل حدود ده قرص امروزی آن بوده باشد.
•
LSD در تحقیقات روانپزشکی و نظامی پس از جنگ جهانی دوم استفاده میشد تا اینکه دولت فدرال تمام تحقیقات را در سال ۱۹۷۱ معلق کرد. امروزه این تحقیقات و پژوهشهای LSD دوباره مورد بازبینی قرار گرفتهاند.
مسکلین
• soon will be updated...
5-MeO-DMT
• soon will be updated...
تعریف رواننماهای غیرکلاسیک
این دسته از رواننماها، حالت دگرگونی از هوشیاری را ایجاد میکنند و یا بینش فرد را تغییر میدهند، اما اصولاً مانند دستهی کلاسیک روی گیرندهی سروتونین عمل نمیکنند. ولی در مقایسه با دستهی کلاسیک، کارکردهای متفاوتی دارند و گیرندههای مختلفی را هدف قرار میدهند.
MDMA
MDMA در ابتدا بهعنوان یک داروی ضد افسردگی ساخته شد. این ماده در سال ۱۹۸۵ غیرقانونی شد، اما اخیراً دوباره احیا شده و مورد مطالعات بالینی قرار گرفته است.
ایجاد سرخوشی، آگاهی از چگونگی ارتباط با خود و دیگران، و کمک به درمان تروما و تنظیم سیستم عصبی همه عواملی هستند که بر قانونی شدن استفاده درمانی از آن تأثیر گذاشتهاند.
اگرچه این دارو یک امپاتوژن قوی محسوب میشود، اما به ندرت مانند یک رواننما قوی عمل میکند و شاید اصلاً رواننما محسوب نشود.
مصرف MDMA ممکن است برای بدن، بهخصوص بعد از مراسم معنوی یا استفاده تفریحی، دشوار باشد.
کتامین (Ketamine)
کتامین در دهه ۱۹۶۰ بهعنوان داروی مسکن و آرامبخش ساخته شد.
کتامین در مقادیر کمتر، بهعنوان یک داروی ضد افسردگی استفاده میشود. در مقادیر بالاتر، میتواند بهعنوان محرک و داروی انفکاکی عمل کند. مصرف مقدار بسیار بالا، تجربه رواننمایی به نام "چاله کتامین" (K-hole) ایجاد میکند که توهمات وجودی ژرف و احساس سفر بین بُعدها و تجربه خارج از بدن را القاء میکند.
کتامین بسیار اعتیادآور است و تنها در شرایط روانشناختی خاص توصیه میشود.
سالویا (Salvia divinorum)
این عضو خانواده نعناع که در مکزیک و آمریکای مرکزی بهصورت طبیعی وجود دارد، یکی از قویترین مواد رواناثر (psychoactive) طبیعی است. این ماده با اثر کوتاهمدت مانند سفر به دنیاها و ارتباط با موجودات بیگانه، شبیه DMT عمل میکند .
تجربه سالویا نسبت به آیاهواسکا و قارچهای جادویی معمولاً کمتر دروننگر و بیشتر آشفته، گیجکننده و ترسناک است. سفر این ماده با تأثیر روی گیرندههای kappa-opioid بیشتر ذهنی و کمتر احساسی است. او بهجای ارتقای فضای احساسی، ما را به نوعی بیحس میکند.
شمنها میگویند که او چالشبرانگیز است زیرا روح سالویا تعامل با انسانها را، احتمالاً بهدلیل سوءاستفادههای فراوان، دوست ندارد.
مراسم مقدس با سالویا برگزار میشود و اخیراً مستندی جدید درباره او منتشر شده است که یک رابطه معنوی کاملاً متفاوتی را نشان میدهد
ایبوگا/ ایبوگائین (Iboga/Ibogaine)
ایبوگا درختچهای در آفریقای غربی است که ریشههای آن حاوی ماده رواناثر (psychoactive) بسیار قوی است. او مانند سالویا روی گیرندههای kappa-opioid اثر میکند که به معنای اثرات بیشتر بر فکر و کمتر بر احساسات است.
ایبوگا منشاء طبیعی دارد. ایبوگائین یکی از آلکالوئیدهای کلیدی در ایبوگا است و هنگام استخراج و تغلیظ میتواند شیمی عصبی (نوروشیمی) فرد معتاد به مخدرهای اوپیوئیدی (مانند تریاک، هروئین و متادون) را با ترمیم مدارهای عصبی یا بازسازی مسیرهای جدید در مغز به حالت قبل از اعتیاد بازگرداند. ایبوگائین بهطور انحصاری برای درمان اعتیادهای جدی مانند اعتیاد به اوپیوئیدها، متآمفتامین، کوکائین و الکل استفاده میشود. او برای بنزودیازپینها کاربرد ندارد و برای ترک تنباکو به دلیل خطرات ذاتی توصیه نمیشود.
ایبوگا برای فعالیتهای عرفانی-روانشناختی استفاده میشود تا تجربهکننده با نیروی مردانه الهی ارتباط برقرار کند. همچنین برای درمان اعتیاد، به فرد درباره منشاء اعتیادهای شدید خودآگاهی و بینش القاء میدهد.
اگرچه ویژگیهای درمانی ایبوگائین بینظیر است، اما خطرناک هم هست و میتواند منجر به ایست قلبی شود. بنابراین، مهم است که به وسیله افراد متخصص و در محیطی امن مانند کلینیکهای درمان با ایبوگا با آن کار شود